معنی جنگجووسرکش وناسازگار
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) شخص بدجنس وناسازگار: بنظر میاید ازآن نوع آدمهای خشک و نروی باشد که قلق کارشان باین زودی بدست کس نمیاید، نفع طلب وبدعهد.
ناسازوار
(صفت) آنکه (آنچه) سازش نکند ناموالف ناموافق: } سخت عظیم و بدخوی بود و تند وناسازگار {، مضرناسالم ناگوار (غذا) : که در سینه پیکان تیر تتار بسی بهتراز قوت ناسازگار. (سعدی لغ. )، ناهماهنگ ناموزون، ناشایسته (سخن) ناپسند: سخن چند برگفت ناسازگار از آن بیشه و گور و آن مرغزار. (شا. لغ. ) -5 نالایق. -6 آنکه قانع نیست ناخرسند.
معادل ابجد
1014